Aug 13, 2010

و این هم می شود که خسروان هم عاقبت خویش ندانند


می شود این کار هم بکرد. می شود یک نام داشت. همانی که دوست داشتی . می شود چند دوست درست کرد. از آن هایش

می شود به دروغ چیزها فراوان بگفت. می شود روی هر چه مجاز و ایهام علی الخصوص استعاره را هم کم کرد. می شود همه را دعوت به تحییّر کزد. می شود تصمیم گرفت خاص بود یا نبود و یا حتی خیلی هم کوچه بازاری بود و یا اصلاً تصمیم گرفت ناناز بود. تصمیم گرفت وانمود نمود که بسیار بلند است نظرتان، نگاه تان یا قد و بالایتان

.غافل از آن، که این نیز بگذرد و تو بر سر هر دمی که فرو می بری، آن نیستی که آن جا هست

البته بی انصافی نمی کنم. واقعاً نمی خواهم بی انصافی کنم، پس... نه تمام همه ی آن چیزی که آن جا هست. آره این طوری بهتر می شود و صد البته به کسی چه؟

پ.ن

عمراً دفعه ی دیگر از این خزعبل ها بنویسم؛ و نامرد و بی ادب است هرکه بگوید مگر فکر می بکردی تا الان چه می نوشتی

پ.ن2

پیش تر هم به ما گفته شده بود خود از درون کُشی داریم و اگر الان دیگر کُشی و احتمالاً الان ها هم دیگر، دیگری از درون و برون کشی هم اضافه شده باشد

داریم دیگر و حتماً می رویم علاج می کنیم ولی تو هم کمی خودت را بدار(داشته باش) یعنی


2 comments:

  1. من حسینم ، پناهیم .
    خودمو میبینم ، خودمو میشنوم ، خودمو فکر میکنم
    تا هستم جهان ارثیه ی بابامه
    سلاماش ، همه ی عشقاش ، همه ی درداش ، تنهاییاش .....
    وقتیم نبودم ، مال شما .
    اگه دوست داری با من ببین
    یابذار باهات ببینم
    با من بگو
    یا بذار با تو بگم
    سلامامونو ، عشقامونو ، دردامونو ، تنهاییامونو ، .... ها ؟



    حرمت نگه دار دلم ، گلم ،
    کاین اشک خونبهای عمر رفته من است
    میراث من ، نه بقید قرعه نه به حکم عرف
    یکجا سند زده ام همه را به حرمت چشمانت به نام تو
    مهر و موم شده به اتش سیگار متبرک ملعون

    ReplyDelete
  2. che rabti dasht....!!?
    nemidonam haminjori,, in sher to zehnam bod...

    ReplyDelete