Aug 13, 2010

و این هم می شود که خسروان هم عاقبت خویش ندانند


می شود این کار هم بکرد. می شود یک نام داشت. همانی که دوست داشتی . می شود چند دوست درست کرد. از آن هایش

می شود به دروغ چیزها فراوان بگفت. می شود روی هر چه مجاز و ایهام علی الخصوص استعاره را هم کم کرد. می شود همه را دعوت به تحییّر کزد. می شود تصمیم گرفت خاص بود یا نبود و یا حتی خیلی هم کوچه بازاری بود و یا اصلاً تصمیم گرفت ناناز بود. تصمیم گرفت وانمود نمود که بسیار بلند است نظرتان، نگاه تان یا قد و بالایتان

.غافل از آن، که این نیز بگذرد و تو بر سر هر دمی که فرو می بری، آن نیستی که آن جا هست

البته بی انصافی نمی کنم. واقعاً نمی خواهم بی انصافی کنم، پس... نه تمام همه ی آن چیزی که آن جا هست. آره این طوری بهتر می شود و صد البته به کسی چه؟

پ.ن

عمراً دفعه ی دیگر از این خزعبل ها بنویسم؛ و نامرد و بی ادب است هرکه بگوید مگر فکر می بکردی تا الان چه می نوشتی

پ.ن2

پیش تر هم به ما گفته شده بود خود از درون کُشی داریم و اگر الان دیگر کُشی و احتمالاً الان ها هم دیگر، دیگری از درون و برون کشی هم اضافه شده باشد

داریم دیگر و حتماً می رویم علاج می کنیم ولی تو هم کمی خودت را بدار(داشته باش) یعنی


Aug 10, 2010

هه


یکی بیاید راز موفقیّت اینترنت در ایران را پدیدار شناسی کند لطفاً :(





پ ن
می دانم که می دانید که می دانیم همه ولی یک مورد خاص توی اش است که ببینم که می زند تو خال

Aug 6, 2010

لطفاً جنگ بشود


چندی است تو میدان اصلی شهر ما که سابقاً اسم اش گاراج بود و الان اسم اش میدان آزادی است، ولی کماکان به اسم گاراج می بخوانند اش، یک بیلبورد نسبتاً خیلی بزرگ از منقولات خمینی بر پا کرده اند که روی اش فرموده یا همان فرموده: در بستر مردن، فقط مردن است و چیزی نیست ولی در راه خدا مردن شهادت است
کار به این ندارم که چه فرموده ی گوهرباری گفته و در رابطه با این که چیزی نیست اش بسیار جواب های فک شکن وجود دارد و به این که خودش و دودمان اش همه یک به یک در بستر ها حناق گرفته اند و از دار دنیا به درکات پیوستند هم کار نداریم. اما برایم این سوال شد که با توجه به این که این حرف را حضرت آقا در دوران جنگ هشت ساله و بعد از آن که فرمود بچه چه بیشتر چه بهتر، در راستای همین آن هم پَراند، که احتمالاً نوعی شیوه ی دفاع از مرز ها بود آن موقع ها نمی دانم و البته بحثی توی اش نیست که یقیناً چنین شد که در این جنگ پر حاصل پیروز و پاینده شدیم منتها برایم سوال بشده که چرا حضرات شهرداری و این ها الان این بیلبورد به این بزرگی و بی مناسبتی را توی میدان مرکزی شهر برپا کرده اند که دقیقاً بشود چی؟

از کشته شدن در خیابان های شهر راضی باشیم یا این که خود مان آماده کنیم برای غزه یا چی؟

1
درست است که اصولاً ملت شهید پروری هستیم ولی در حال حاضر امکانات اش را نداریم
2
از طرفی امکان شهید شدن برای همه یکسان نیست. مثلاً برای زنان نسبت به مردان خیلی کم تر است
در این باره چه تدبیری اندیشیده اید؟
3
آیا هر نوع به قتل رسیدنی توسط هر نوع دشمنی شهادت محسوب می شود؟

پ.ن
غُر بی جا نمی زنیم برای خودشان می گوییم. یارانه ها را که بی حساب و کتاب قطع می کنند لا اقل برای نوع مردن انسان ها بدون برنامه ریزی تعیین تکلیف نکنند. والا