Jul 7, 2010

آآآآ لعنت بر قسمت های لعنتیِ زندگی

علی الخصوص تازگی ها، تحمل هیچ خطایی را ندارم. به خصوص از جانب مادرم و پدرم. یعنی اگر سبب اشتباهی شده اند یا دارند سبب اشتباهی می شوند، دیگر مثل گذشته دندان روی جگر نمی گذارم و با لازم ترین لحن ممکن برخورد می کنم تا جلوی مشکل را از هر جایی که دستم می رسد بگیرم. به نظر خودم این رویة جدید در بعضی مواقع روی سرنوشت خانواده تاثیرات مثبت گذاشته!!! فقط ایرادی که دارد همین حرمت شکنی ای است که حتی بعد ها هیچ جوری چسب نمی گیرد و برای همیشه معیوب می ماند. اطرافیان نزدیک معتقدند آستانة تحمل من در برابر سختی ها پایین آمده، اما به نظر خودم میزان خطا پذیری آن ها نسبت به گذشته زیاد تر شده.

یک دوستی می گفت دنیا هم این روز ها خیلی لحظه ای تر از قبل شده یا حساس تر یا حالا یه چیزی تو همین مایه ها. میگفت که مثلاً قدیم پیکی شش روز توی راه بود تا برسد به مقصد اش اما الان با فشردن یک دکمه پیغامی از این سر دنیا به آن سر دنیا می رسد، و معتقد بود که به همان نسبت هم میزان پیش آمد اتفاقات بالا رفته (به همین خوشمزه گی!!!) و آدم ها مجبور شده اند یا مجبورند آستانة تحمل اشان را بالاتر ببرند؛ و به عقیدة او من ظاهراً از آن تیپ آدم هایی از آب در آمده ام که پیچیدگی ها و سختی ها تحمل ام را تمام می کنند.


پ.ن

خودم می دانم تا امروز عنوان از این لوس ناک تر و مایوس ناک تر در این بلاگ بکار نرفته اما از حالا به بالا عنوان های مایوس ناک تر از این نیز رویت خواهد شد، چون به قراری دنیا (یا لا اقل این قسمت اش که ما تشریف داریم) روز به روز دارد جای بدتری می شود

3 comments:

  1. pedar o madare khob ro bayad ghadr donest o toseie mikonam alaraghme hefze moze defa az ide ha o aghayede khodet az zabone narm tari estefade koni../

    va albate lanat be dolme pichidane bi vaght o bi fekre man

    ReplyDelete
  2. سڵام كاكه‌
    خۆشحال بووم كه‌ سه‌ردانی بلاگه‌كه‌مت كرد. دۆزینه‌وه‌ی هه‌ر كوردێك كه‌ له‌ دونیای مه‌جازیدا، ئه‌بێته‌ هۆی خۆشحاڵی من. هیوادارم به‌رده‌وام سه‌ردانم بكه‌یت.
    سپاس
    ......................
    در مورد این مطلب باید بگم که
    بله! راستش منم عقیده دارم که گاهی باید جلو پدر و مادرها ایستاد. چون روابط پدر و مادر با فرزند مثل هر رابطه‌ی دیگه مبتنی بر روابط سلطه است. انسان باید از حق خودش دفاع کنه، حتی اگه طرفش پدر و مادر باشه. چون وقتی پدر و مادر ناآگاه باشن، دوستیشون دست کمی از دشمنی نداره.
    در این رابطه هر قدر فرزند کوتاه بیاد پدر و مادر جرات بیشتری پیدا می‌کنند که او را کنترل کرده و از آزادی محروم کنند

    ReplyDelete
  3. به کی کاووس: بله قدر که می دانیم منتها آن ها هم باید قدر فرزند نیکو را بدانند خب... ما فقط دوست داریم خانواده مرتکب اشتباه نشود تا خیلی ضرر نکند و این خیلی موضع شخصی نیست هدف کل افراد هم هست... ولو درمورد نحوه برخورد حق با توست باید طریقه ی مودبانه تر را همیشه اتخاذ کرد علی الخصوص نسبت به آدم های شماره 1 همین یک عدد زندگی ... و البته دلمه ی شما خیلی به موقع و خوشمزه بود فقط نگرانکه از آن زیاد نخورم :)

    به کاکه فریق: سلام کاکه بخیر بید... زوور سپاسم بوو اوه سوک جووان زوانی خووت زانی چون نیسنی... من توزی خراووم بوو نیسانن...بس له شونی بلاکی تو من محاوله که م فییر بووم نویسانن کووردی توزی باش تر... ام چیشته زوور آرزوومه
    :)
    کاکه فریق
    در مورد نظر شخصی تون قبل اش باید توضیح بدم در خانة ما عموماً اساس روابط مبتی بر سلطه نیست و همین باعث شده که من به عنوان کوچکترین فرد بتونم رای ام رو با لحن دلخواهم ابراز کنم. و در مورد نظر عجیبتون این را هم اضافه کنم.
    که من به شخصه با خانواده به عنوان یک حذب که مقابل ام ایستاده رفتار نمی کنم، که بخواهم در صورت فلان پولوتیک ایشان فلان تاکتیک را اختیار کنم!!!
    در واقع خودم را عضو حذب خانواده می دانم
    ...که علاوه بر منافع مشترک علایق مشترکی هم داریم
    به هر حال ممنونم که نظر دادید.

    ReplyDelete