به خیلی چیزها اعتقاد ندارم. و خواب بیشتر برایم حکم یک سینما خانگی دارد و کار ندارم کی اعتقاد دارد کی ندارد یا چه و چه... . از من خورده نگیرید ولی من اصولاً خواب های بی سرو ته ام را تعریف می کنم و دوستان این بدانند !!!; مگر نه؟؟
;D
بالاخره خواب، یک مجموعه تصاویر ذهنی است و حداقل اش این است
مغزم که الان درست کار نمی کند، ولی مطمئن ام داشتم یک مار بزرگ خردلی رنگ -با لوزی لوزی های قهوه ای- را می کشتم و لاشه هایش را می گذاشتم توی کمد مروحم ام، منتها نه در جایی شبیه به راهرو یا دانشگاه... جایی شبیه به یک معدن یا تونل قدیمی. داشتم مار زیبایی را تکه تکه می کردم که از توی اش یک لاک پشت پرید بیرون و اَی!! که تا آمدم به خودم بجنبم، با سرعت زیادی -سرعت خیلی زیادی- طوری که حتی نمی شد با چشم دنبالش کرد، دور شد و از جایی بالا رفت و خودش را توی سوراخی گم کرد... بی زحمت معبرَان یک چیزهایی بگویند
.تکمیلی- مدت هاست که هیچ راز بقا یا حیات وحشی هم ندیده ایم. این هم از این
hese tabir o khozaval goooE nadaram besyaar ham magasi mibashaam bedin mokhtasar basande konam kee to ba in rooehiaat chee shaaavii agar aan filme malhaland ra ke sohbatash ra karde bodim bebini,,, khoda raahm konaaad..
ReplyDeleteنمی دانم والا کاووس جان... :( ندیده ام که این است، احتمالاً اگر ببینم یک کشتار جماعی راه بیاندازم
ReplyDeleteمتاسفانه یوسفها تو زندان هستند
ReplyDeleteولی فکر کنم تعبیرش یه چیز تو مایههای این بشه که یک سال وفور نعمت داری سال بعد این وفور نعمت از ک.ن ات بیرون خواهد آمد و دهنت سرویس میشه
;)
منم بچه بودم خواب ديدم گودزيلا رو شكست دادم
ReplyDeleteبه سیاوش: اوووووم تعبیر خوبی بود...ماتحت هم کلمه ی خوبی است
ReplyDeleteبه هواپیمای سقوط کرده: حتماً شیر مادر تان را زیاد می خوردید ;)
قصد گستاخی نبود البته
ReplyDeleteپوزش را پذیرا باشید لطفا