Jan 30, 2010

...حقایقی که اینترنت ورمی چیند



"مذهب، احتمالاً دومین منبع قدیمی است که پس از سکس، ذهن بشر را به خود معطوف کرده است"

جمله ی بالا از سوزان سانتگ(2004-1933)، فعال سیاسی، نویسنده و نظریه پرداز آمریکایی معروف بود.او بر این عقیده بود که بزرگترین دغدغه ی فکری بشر اول سکس است و بعد مذهب
سایتی هست که معمولاً آمار ارقام جالبی اعلام می کند. اساس داده های آماری این سایت از طریق گزارش هایی است که گوگل در اختیارشان می گذارد. در واقع برای بررسی یک موضوع مشخص، گوگل با فیلترینگ کلمات کلیدی اون موضوع، و قرار دادن نوعی کُنتر مجازی روی درگاه اینترنت و کاربر!!! می توانند آمار حدودی مراجعه مردم جهان، به اون موضوع رو بدست بیاورند و برای بازه زمانی مشخصی بررسی اش کنند. کار محققان این سایت در واقع، بررسی و نشان دادن اون داده هاست به صورت نقشه و نمودار وجدول و دست آخر هم نتیجه گیری می کنند. هر چند به نظر می رسد بعضاً تا حدی جانبدارانه و هدفمند با مواضیع خاصی برخورد می کنند یا اینکه نتایج حدودی هستند و شاید خیلی قابل استناد نباشند، اما این نوع آمار گیری حداقل این برتری کوچک را دارد که به خاطر ماهیت آزاد اینترنت، آرا حقیقی مردم را جمع می کند، لذا با این دیدگاه می توان تا حدی نتایج این تحقیق را ارزشمند و قابل توجه دانست
حـــــــــــــــــــــــــــــــالا
محققان این بار سوژه ی جالبی را در راستای حرف سوزان سانتگ بررسی کرده اند، با این هدف که نشان دهند نظریه ی او تا چه اندازه برای همه ی جهان صدق می کند
اینها اول در غالب چند نقشه میزان تراکم و پراکندگی مراجعت های مردم جهان به مقادیس مذهبی اشان از طریق اینترنت را بررسی کرده اند. اول همه عقاید مذهبی جهان را به چهار شاخصه از چهار آئین مختلف تقسیم کرده اند. برای این کار، چهار کلمه ی کلیدی الله، هندو، بودا و مسیح را، چهار شاخصه ی اساسی تحقیقشان درنظر گرفتند. گام بعدی آمدند چهار رنگ آبی، سبز، قرمز و زرد را به نشانه ی هر کدام از این شاخصه ها انتخاب کردند. مثلاً نقطه آبی به این معنی است که در آن نقطه کاربران، مسیح را بیشتر جستجو می کنند. بعداً میزان رجوع به هرکدام از این چهار شاخصه ی مذهبی را جداگانه در غالب چهار نقشه نشان دادند. خود همین نقشه ها نتایج جالبی دادند
اما قبل از بررسی نتایج این چهار نقشه که همه اشان روی یک نقشه تعمیم شدند، باید در نظر بگیریم که در این تحقیق چند موضوع تعیین کننده وجود دارد، مثل مسئله سواد و دیگری جایگاه تکنولوژی و میزان دسترسی به اینترنت و ماهیّت خود آن مذهب
به این معنا که، اگر در نقشه می بینیم که نقاط سبز در افغنستان خیلی کم هستند، طبعاً نشان دهنده ی آن نیست که مردم آنجا کمتر مسلمان هستند، بلکه عدم امکانات و دسترسی به اینترنت در آنجا را می رساند. اما مثلاً عدم روئیت هیچ نقطه رنگی در روسیه، بیشتر از آنکه کمبود امکانات باشد، لائیک بودن مردم روسیه را می رساند. این ها نکاتی هستند که باید قبل از بررسی نقشه ی زیر و قضاوت آن، به آن ها توجه داشت
. پس باید اعتراف کرد که این آمار جهانی نیست بلکه آمار کاربران اینترنت در سطح جهان است. اما از آن جایی که اینترنت یک شبکه جهانیست و روز به روز وسیع تر و رایج تر از دیروز می شود، لذا نتایج این تحقیق می توانند قابل توجه باشند.


همچنین شواهد موجود در نقشه را باید با در نظر گرفتن وضعیت معیشت مردم جهان و جمعیت و نوع آئین شان و همچنین حذف حدودی صحرای عربستان و صحرای بزرگ آفریقا و مناطق سردسیر قطب شمال و جنوب از بستر جغرافیایی تحقیق نیز، در نظر داشت
نتایج قابل توجه زیادی می شود از همین نقشه برداشت کرد که ما به مهم آن ها می پردازیم
! اول آن که پراکندگی و تراکم رجوع به مسیح چند برابر سایر شاخصه های مذهبی دیگر است و ظاهراً جای هیچ چک و چانه هم نذاشته است. هرچند که جمعیت مسیحیان جهان بیشتر است و روز به روز هم روبه افزایش است اما مقدار اغراقی که در نقشه شاهدش هستیم را می توان ناشی از رفاه نسبی این مردمان از سایر مردمان دین دار و بی دین دیگرِ جهان تفسیرش کرد
بر خلاف آنچه که گمان می رفت، بیشترین تراکم رجوع به الله نه در ایران است و نه در شبه جزیره عربستان، نه در عراق و نه افغانستان است... همانطوری که می بینید بیشترین آمار رجوع به کلمه الله و حواشی آن در آسیا، تا حد زیادی محدود است به ترکیه و تا حدودی سوریه و در قاره ی افریقا نیز در تونس، شمال الجزائر و مغرب می باشد. ما بقی اشان هم، پراکندگی جزئی در سطح دنیا دارند که چندان هم قابل توجه نیستند
اما موضوع قابل توجه و قابل تفسیر این جا، تفاوت چشم گیر ایران و ترکیه است در میزان مراجعت به مذهب از طریق اینترنت. در واقع سیری مردم ایران از دین، باعث می شود که این مردم در خلوت و برطبق واقعیت درون خود کمتر به مذهب بیاندیشند، و احتمالاً مردم ترکیه برعکس این امر در موردشان صدق می کند. در واقع هر دو ملت به دنبال آنچه می گردند که مصداقش را در جامعه ی خود کمتر دارند و نیازش را بیشتر احساس می کنند
انگلستان را می بینیم با تراکم بالایی از مراجعه به مسیحیت، که اصلاً تعجب نمی کنیم، برای اینکه غالب مردم انگلستان مرفه و مذهبی هستند
مقدار قابل توجهی مراجعه به بودا در اسپانیا می بینیم که حداقل برای من یکی تا یک ساعت پیش خیلی عجیب بود. چون آمار را هم دیدم که می گوید اكثريت مردم اسپانيا كاتوليك هستند، دو درصد هم به شاخه ديگر مسيحيت و تنها دو درصد به يك مذهب غيرمسيحي و هجده درصد اسپانيايي‌ها هستند كه اصلاً دين ندارند. اما وقتی در این نقشه میزان عظیمی از مراجعت مردم اسپانیا به بودا را می بینیم، تعجب می کنیم
باز هم یک تعجب بزرگ دیگر می کنیم! کشوری مثل فیلیپین چطور اینقدر تراکم مراجعه به مسیح در آن بالا است؟
!این دوتا تعجب بالا تفسیر جالبی دارد که والله بعد از مراجعه به ویکی پدیا برای ما جا افتاد.
فیلیپین در قرن نوزدهم مستعمره اسپانیا و در نیمه اول قرن بیستم مستعمره ی امریکا بوده، حاکمیت اسپانیا بر فیلیپین باعث شد که نود درصد مردم این کشور، مسیحی و کاتولیک بشوند و با مهاجرت مردم اسپانیایی زبان، از اروپا و آمریکای جنوبی به فیلیپین، فرهنگ این کشور شباهت زیادی به کشورهای لاتین پیدا می کند. بطوریکه حتی زبان های محلی اشان هم تحت تاثیر کلمات اسپانیایی قرار می گیرد. و در نتیجه دیگر نبایست خیلی تعجب کرد که چطوری است این همه نقطه آبی در فیلیپین و این همه نقطه زرد در اسپانیا می ببینیم
از این طرف چین را می بینیم با وسعت زیاد و امکانات رفاهی نسبتا خوب، اما به علت نداشتن دین، نقطه ای در آن نمی بینیم و از آن طرف ژاپن را می بینیم که بیشترین تراکم رجوع به بودا را در خودش دارد
اما موضوع جستجوی سکس در جهان، خیلی خیلی جالب تر از همه اینها بود که حالا نمی دانم نقشه اش چرا دیگر قابل روئیت نیست... نکته ی اساسی این نقشه هم این است که تعیین کننده ترین عامل تراکم و پراکندگی نقاط رنگی در یک سرزمین بازهم میزان رفاه و امکانات است در آن سرزمین . اما باز با در نظر گرفتن این نکته، نتایجی که نقشه دوم می دهد هم از حیث تراکم و هم پراکندگی نقاط بسیار قابل تامل است
اول آنکه نشان می دهد هر جایی که تراکم مذهب بالا است به همان میزان هم تراکم مراجعه به سکس در اینترنت یا به عبارتی در خلوت انسان ها هم بالاتر است.
اما در تمام نقاط جهان برخلاف نظریه ی سوزان سانتگ، مذهب بیشتر از سکس مراجعه داشته، مثلاً در آسیا مکان های خیلی کمی هستند که مراجعه به سکس از مراجعه به مذهب پیشی می گیرد. قابل توجه اینکه، ایران نقاط خیلی زیادی دارد که در آن ها مراجعه به سکس خیلی بیشتر از مراجعه به مذهب است. اما اگر ایران را با مردم آسیا عموماً در نظر بگیریم، نظریه ی جامعه شناس، سوزان سانتگ در موردشان نقض می شود، به این معنی که مردم آسیا بیش تر از آنکه به سکس رجوع کنند دنبال مذهبشان می گردند. نه فقط آسیا که بیشتر نقاط دنیا همین گونه اند طوریکه با توجه به نقشه، تنها مردم آمریکای شمالی و اروپایی ها هستند که نظریه ی سوزان سانتگ در موردشان صدق می کند
با توجه به اینکه سوزان سانتگ یک جامعه شناس و انسان شناس برجسته بود، و اگر چنانچه این نوع آمارگیری از طریق اینترنت را قابل استناد بدانیم، آنگاه جای سوال دارد که چطوری است نیم اعظم مردم جهان از قاعده ی او مستثنا می شوند؟
"!یا ایشان خیلی اشتباه کرده یا ما خیلی اشتباهی و غیر طبیعی زندگی می کنیم"

امـــــــــــــــــــا همانطور که همه می دانیم... اشتباه نکرده
باید فهمید که چرا آمارها با نظریه ی او مطابقت ندارند
یک نکته ای که الان به نظرم آمد، این بود که ما شرقی ها بعضی وقت ها خودمان هم از خودمان شرم و حیا داریم... یا نداشته باشیم هم، از اطرافیان ترس داریم ... و شاید حتی اینترنت آزادی را که سایر نقاط دنیا حالَش را می برند، ما خودمان از خودمان محروم می کنیم
.
پ ن
:( !!! من اگر ســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــکته نکردم از سرِ این نقطه ی تهِ خط

پ ن2
.نتیجه گیری های این پستِ داغان را موکول می کنیم به پست بعد و شب بخیر

1 comment:

  1. manam harfe onoo ghabol daraaaammmm
    bi shaaaaak mohem tarin o avalin fekre moheme ma adama sexe
    asan ba khodemun rodarvasio bezarim kenarr bebinim chand salegi baraie avalin bar JEDI be sex fekr kardim o chand salegi be din
    onvaght hame tahe delemun migim ke are taraf rast gofte :P

    ReplyDelete